- غضنفر یكی رو میبینه كه داره با هندزفری صحبت میكنه، میره یقهشو میگیره و میگه: الیاس، غلط زیادی نكن، شناختمت!
- یه نفر سر جلسه كنكور نشسته بود.
خلاصه سؤالها رو پخش میكنند و یارو هم اول یك پنج دقیقهای مبهوت به سؤالات خیره میشه، بعد یك پنج تومنی از جیبش درمیاره شروع میكنه تند تند شیر یا خط كردن و پاسخ نامه رو پر كردن. بعد 40-50 دقیقه یارو ممتحنه میبینه طرف خیس عرق شده، هی داره یك سكه رو میندازه بالا، زیر لب فحش میده.
میره جلو میپرسه: داری چیكار میكنی؟
طرف میگه: همه سوالات رو جواب دادم، دارم جوابامو چك میكنم.
- غضنفر صبح یك لیوان خاكشیر میخوره، تا شب ملق میزنه كه تهنشین نشه!
- یه نفر سر جلسه كنكور نشسته بود.
خلاصه سؤالها رو پخش میكنند و یارو هم اول یك پنج دقیقهای مبهوت به سؤالات خیره میشه، بعد یك پنج تومنی از جیبش درمیاره شروع میكنه تند تند شیر یا خط كردن و پاسخ نامه رو پر كردن. بعد 40-50 دقیقه یارو ممتحنه میبینه طرف خیس عرق شده، هی داره یك سكه رو میندازه بالا، زیر لب فحش میده.
میره جلو میپرسه: داری چیكار میكنی؟
طرف میگه: همه سوالات رو جواب دادم، دارم جوابامو چك میكنم.
- غضنفر صبح یك لیوان خاكشیر میخوره، تا شب ملق میزنه كه تهنشین نشه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر