۱۳۸۷ فروردین ۸, پنجشنبه

نامه ي دختر دانشجو به استاد

خدمت جناب دكترزيباييان استاد محترم فارسي:

باسلام و عرض خسته نباشيد خدمت شما چند پيشنهاد داشتم كه اميدوارم مفيد واقع شود.درابتدا از روش زيباي تدريس شما بسيار تشكر ميكنم:

۱.استاد شما خيلي خميازه ميكشيد واين باعث ميشود ماهمه خوابمان بگيرد.بعضي از دانشجويان با اينكار شما خوابشون ميگيرد ودائم به دستشويي ميروند تا دست ورويشان را بشويند واينكار باعث ميشود كه نتوانند خوب درس بخوانند.

۲.استاد شما خيلي به موهاي بلند وبلوندتان دست ميزنيد.بعضي از دانشجويان دختر كلاس با اينكار شما مات ومبهوت ميمانند ونميتوانند به درس تمركز داشته باشند.

۳.استادشما خيلي خوشگليد.و براي همين من نميتوانم به شما نگاه نكنم.پس خواهش ميكنم اينقدر به من نگوييد نگاهت به كتابت باشه.

۴.استادديروز يكي از همكلاسيهام درباره شما خيلي بد صحبت ميكرد.راستش من خيلي بهم برخورد چون راستش شمارا خيلي دوست دارم وبراي همين با او به شدت دعوا كردم.اينكار باعث شدهمه فكركنند من به شما علاقه دارم.اما خوب ميدونيدمن فقط پسري را دوست خواهم داشت كه مثل شما قدبلند باشه وموهاي بلوند داشته باشه.

۵.استادديروز پدرم به دانشگاه آمدومن شمارا يواشكي به اونشان دادم.پدرم شما را پسنديد.نميدانيد چقدر خوشحال شدم.

۶.استاد آخه چراشماهفته پيش سركلاس نيامديد؟من خيلي دلم براتون تنگ شده بود.دلم هم خيلي شور افتاده بود.نميدونيدجلسه بعدكه شماراديدم.چقدر خوشحال شدم.

اميدوارم ناراحت نشده باشيد.بهرحال انتقاد هميشه باعث اعتلاي سطح آموزشي ميشه.راستش منهم دوست ندارم شمااز دست من ناراحت بشيد.براي همين اگر احتمالا ناراحتتون كردم ازتون معذرت ميخوام.
باتشكر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر